حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

یکشنبه, ۲ دی , ۱۴۰۳ Sunday, 22 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 261 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 0×
«متاورس» چیست؟
۰۳ تیر ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۲
شناسه : 789
بازدید 736
26
«متاورس» چیست؟

رایج‌ترین مفاهیم مربوط به متاورس از داستان‌های علمی‌تخیلی سرچشمه گرفته است. در این داستان‌ها، متاورس معمولاً به‌صورت نوعی اینترنتِ دیجیتالِ «متصل‌شده»۷ به تصویر کشیده می‌شود -جلوه‌ای از واقعیتی حقیقی که در دنیایی مجازی (که اغلب شبیه پارک‌های موضوعی هستند) ریشه دارد، چیزی شبیه دنیایی که در فیلم‌های «بازیکن شمارۀ یک آماده»۸ و «ماتریکس» می‌بینیم. هرچند […]

ارسال توسط :
پ
پ

رایج‌ترین مفاهیم مربوط به متاورس از داستان‌های علمی‌تخیلی سرچشمه گرفته است. در این داستان‌ها، متاورس معمولاً به‌صورت نوعی اینترنتِ دیجیتالِ «متصل‌شده»۷ به تصویر کشیده می‌شود -جلوه‌ای از واقعیتی حقیقی که در دنیایی مجازی (که اغلب شبیه پارک‌های موضوعی هستند) ریشه دارد، چیزی شبیه دنیایی که در فیلم‌های «بازیکن شمارۀ یک آماده»۸ و «ماتریکس» می‌بینیم. هرچند این نوع تجربیات احتمالاً قرار است یکی از ابعاد متاورس واقعی را تشکیل دهند، اما این توصیف تصویر محدودی از متاورس به دست می‌دهد، درست همان‌طور که، در فیلم‌هایی چون «ترون» اینترنت فقط به‌عنوان «شاهراه اطلاعات» دیجیتالِ بیت‌ها نشان داده می‌شود.

درست همان‌طور که تصور اینترنتی که در سال ۲۰۲۰ داریم برای مردم ۱۹۸۲ دشوار بود -و دشوارتر از آن، توضیح‌دادن اینترنت برای کسانی بود که در آن زمان حتی یک‌بار هم در این فضا «وارد» نشده بودند- ما هم نمی‌دانیم که چطور باید متاورس را توضیح دهیم. اما حداقل می‌توانیم ویژگی‌های اصلی آن را مشخص کنیم.

به‌نظر ما، متاورس قرار است…

۱.ثبات داشته باشد. به‌عبارت دیگر، قرار نیست هرگز «بازنشانی»۹ یا «متوقف» یا «تمام» شود و قرار است تا ابد به فعالیت ادامه دهد

۲.همگام۱۰ (بدون تأخیر) و زنده باشد. هرچند، مثل «دنیای واقعی»، آنجا هم ممکن است اتفاق‌های ازپیش‌برنامه‌ریزی‌شده و مستقل روی دهد، اما متاورس تجربۀ زنده‌ای خواهد بود که به‌طور مداوم و به‌صورت بدون‌درنگ۱۱ برای همه وجود خواهد داشت.

۳.هیچ سقفی برای تعداد کاربرانی که به‌طور هم‌زمان از سیستم استفاده می‌کنند نداشته باشد و، درعین‌حال، برای هر کاربر حسی شخصی از «بودن» را فراهم کند. همه می‌توانند بخشی از متاورس باشند و در رویداد، مکان یا فعالیت مشترکی شرکت کنند، به‌صورت هم‌زمان و همراه با حسِ عاملیتِ فردی.

۴.یک اقتصاد کاملاً قابل‌استفاده باشد. افراد و کسب‌وکارها خواهند توانست مجموعۀ بسیار وسیعی از «کارهایی» را که «ارزش» ایجاد می‌کند -و این ارزش به‌وسیلۀ دیگران به رسمیت شناخته می‌شود- خلق کنند، نسبت به آن‌ها مالکیت پیدا کنند، روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کنند، آن‌ها را بفروشند و بابتشان پاداش دریافت کنند.

۵. تجربه‌ای باشد که هر دو جهان دیجیتالی و فیزیکی، شبکه‌ها و تجربه‌های خصوصی و عمومی، و همچنین، پلتفرم‌های باز و بسته را گسترش دهد.

۶. شرایط بی‌نظیری را برای تبادل و همکاریِ داده‌ها، اقلام و دارایی‌های دیجیتال، محتوا و مواردی از این دست، در هرکدام از این تجربیات، فراهم کند. مثلاً، می‌توانید از پوستۀ گرافیکی اسلحه‌تان در بازی کانتر استرایک برای تزیین اسلحۀ دیگرتان در بازی فورتنایت هم استفاده کنید یا آن را در (از طریق) فیسبوک به دوستتان هدیه دهید. یا مثلاً می‌توانید خودرویی را که برای بازی راکت لیگ (یا حتی برای وب‌سایت پورشه) طراحی شده است به بازی روبلاکس بیاورید و روی آن کار کنید. اما امروز، دنیای دیجیتال به‌گونه‌ای عمل می‌کند که انگار با مجتمع فروشگاهیِ بزرگی مواجهیم که در آن هر مغازه از واحد پول خودش استفاده می‌کند، کارت شناسایی مخصوص به خودش را می‌خواهد، برای چیزهایی مثل کفش یا کالری واحدِ اندازه‌گیریِ خاص خود را دارد، دستورالعمل پوشش متفاوتی دارد و غیره.

۷. سرشار از «محتواها» و «تجربیاتی» باشد که به‌وسیلۀ گروه بسیار وسیعی از مشارکت‌کنندگان ساخته و عملیاتی می‌شوند. بعضی از این مشارکت‌کنندگان افراد مستقل هستند، درحالی‌که بقیه ممکن است گروه‌هایی از افراد باشند که به‌صورت غیررسمی سازماندهی شده‌اند و یا سازمان‌هایی باشند که تمرکزشان بر فعالیت‌های تجاری است.

ایده‌های دیگری هم هستند که می‌توان آن‌ها را جزء ایده‌های اصلی متاورس در نظر گرفت، اما بر روی آن‌ها اتفاق نظر وجود ندارد. یکی از این ملاحظات این است که آیا شرکت‌کنندگان باید هویت دیجیتال (یا همان «آواتار») ثابت و واحدی داشته باشند که در تمام تجربیاتشان از آن استفاده کنند یا خیر. این موضوع می‌تواند ارزش کاربردی داشته باشد اما توافق بر سر آن بعید به نظر می‌رسد، چراکه هر کدام از رهبران «عصر متاورس» همچنان به‌دنبال سیستم هویتی (احراز هویت) مخصوص خودشان خواهند بود.

امروزه، برای مثال، چند سیستم مدیریت حساب غالب وجود دارد، اما هیچ‌کدام از آن‌ها کل فضای وب را به‌طور کامل پوشش نمی‌دهند و معمولاً روی سر هم سوار می‌شوند و تبادل و دسترسی داده‌های محدودی بینشان برقرار است (مثلا گوشی اصل آیفون شما بر اساس حساب کاربری آی‌او‌اِس کار می‌کند، سپس ممکن است وارد برنامه‌ای شوید که از شناسۀ فیسبوکتان [برای احراز هویت] استفاده می‌کند که خودِ این شناسه ممکن است حساب جیمیل شما باشد).

موضوع دیگری که محل اختلاف است این است که به چه مقدار تبادل و همکاری نیاز است تا متاورس واقعاً «متاورس» شود، نه اینکه صرفاً نسخۀ کامل‌شده‌ای از اینترنت باشد. موضوع بحثِ خیلی‌ها هم این است که آیا یک متاورسِ کامل می‌تواند تنها یک اداره‌کننده داشته باشد؟ (شبیه فیلم «بازیکن شمارۀ یک آماده»). بعضی‌ها معتقدند که، طبق تعریف (و به‌عنوان شرط موفقیت)، متاورس باید، تا حد بسیار زیادی، پلتفرم غیرمتمرکزی باشد که بر اساس استانداردها و پروتکل‌های اجتماع‌محور۱۲ (مثل وبِ باز) و یک سیستم‌عامل یا پلتفرمِ متاورسِ «متن‌باز» عمل می‌کند (این شرط به این معنی نیست که، در متاورس، پلتفرم‌های بستۀ۱۳ غالب وجود نخواهند داشت).

ایدۀ بعدی مربوط می‌شود به معماری زیربنایی ارتباطی متاورس. این موضوع را در ادامه با جزئیات بیشتری توضیح خواهیم داد اما، ازآنجاکه ساختار اینترنت امروزی حول محور سرورهای مجزایی می‌گردد که فقط درصورت نیاز با یکدیگر «صحبت» می‌کنند، بعضی‌ها معتقدند که نوع ارتباط و «سیم‌کشی» و همچنین نحوۀ «عملیات» متاورس باید بر مبنای اتصال‌های پایدار از نوع چندبه‌چند بنا شود، اما در اینجا هم هیچ اجماعی دربارۀ طرز کار دقیق این روش و همچنین سطح تمرکززداییِ موردنیاز وجود ندارد.

همچنین خالی از لطف نخواهد بود که ببینیم متاورس را معمولاً، و البته به خطا، با چه چیزهایی اشتباه می‌گیرند. اگرچه هرکدام از این مواردِ مشابه ممکن است بخشی از متاورس باشد، اما هیچ‌کدام از آن‌ها متاورس نیستند. برای مثال، متاورس هیچ‌کدام از موارد زیر نخواهد بود:

۱. متاورس همان «دنیای مجازی» نیست. دنیاهای مجازی و بازی‌های کامپیوتریِ مبتنی بر شخصیت‌های دارای هوش مصنوعی از چند دهۀ قبل وجود داشته‌اند، ازجمله دنیاها و بازی‌هایی که پر بوده‌اند از انسان‌های «واقعی» و به‌صورت بدون‌درنگ. دنیاهای این‌چنینی را نمی‌توان یک «مِتا» (معادل یونانی «فراتر») جهان نامید، بلکه این دنیاها فقط دنیایی مصنوعی و تخیلی هستند که برای هدف مشخصی ساخته شده‌اند (به‌عنوان یک بازی).

۲. متاورس همان «فضای مجازی» نیست. تجربیات مرتبط با محتوای دیجیتال، از قبیل سکند لایف، را معمولاً نوعی «نمونۀ اولیه از متاورس» در نظر می‌گیرند، چراکه این تجربیات الف) فاقد اهداف بازی‌گونه یا سیستم‌های مهارتی هستند؛ ب) نوعی پاتوق مجازی پایدار به‌ شمار می‌روند؛ پ) امکان به‌روزرسانیِ تقریباً بدون‌ تأخیر را فراهم می‌کنند و ت) از انسان‌های واقعی‌ای تشکیل شده‌اند که با آواتارهای دیجیتال در این فضاها ظاهر می‌شوند. بااین‌حال، فضاهای مجازی هنوز ویژگی‌های کافی برای متاورس‌بودن را ندارند.

۳. متاورس همان «واقعیت مجازی» نیست. واقعیت مجازی روشی برای تجربۀ یک دنیای مجازی یا فضای مجازی است. ایجاد حس حضور در دنیای دیجیتال به‌معنای ساختن متاورس نیست، مثل اینکه بگوییم شهر پررونقی ساخته‌ایم صرفاً به این دلیل که می‌توانیم آن را ببینیم و در آن قدم بزنیم.

۴. متاورس صرفاً یک «اقتصاد دیجیتال و مجازی» نیست. این دو مفهوم همین حالا هم وجود دارند. بعضی بازی‌های انفرادی از قبیل وُرد آو وارکرفت، از مدت‌ها قبل، فضای اقتصادی به‌ وجود آورده‌اند که کار می‌کند و، در آن، آدم‌های واقعی کالاهای مجازی را با استفاده از پولِ واقعی معامله می‌کنند، یا در اِزای پولِ واقعی کارهای مجازی انجام می‌دهند. گذشته از آن، پلتفرم‌هایی مثل آمازون مکانیکال تورک و نیز فناوری‌هایی از قبیل بیت‌کوین طرز کارشان به این شکل است که افراد، کسب‌وکارها یا ظرفیت‌های محاسباتی را برای انجام کارهای مجازی و دیجیتال به خدمت می‌گیرند. ما همین حالا هم، در مقیاس وسیع، تراکنش‌هایی را اجرا می‌کنیم که طی آن‌ها اقلامِ تماماً دیجیتال و فعالیت‌های تماماً دیجیتال در بازارهایی تماماً دیجیتال با هم مبادله می‌شوند.

۵. متاورس یک «بازی» نیست. بازی فورتنایت بسیاری از عناصر متاورس را در خود دارد. این بازی الف) آی‌پی را مَشاپ۱۴ (ترکیب) می‌کند؛ ب) از شناسۀ هویتی ثابتی برای چندین پلتفرمِ بسته استفاده می‌کند؛ پ) دروازه‌ای است برای رسیدن به بی‌شمار تجربۀ مختلف که بعضی از آن‌ها تجربیاتی کاملاً اجتماعی محسوب می‌شوند؛ ت) به کسانی که محتوا خلق می‌کنند پاداش می‌دهد؛ و مواردی از این دست.

بااین‌حال، مشابه آنچه دربارۀ فیلم «بازیکن شمارۀ یک آماده» گفتیم، بازی فورتنایت هم در کاری که انجام می‌دهد، اینکه در این زمینه تا کجا پیش می‌رود و نیز اینکه چه «کارهایی» در آن پیش می‌آید، (لااقل تا این لحظه) بسیار محدود عمل می‌کند. اگرچه متاورس احتمالاً تعدادی اهدافِ بازی‌گونه خواهد داشت، تعدادی بازی در خودش خواهد داشت و همچنین از سازوکار «بازی‌سازی» بهره خواهد برد، خودش بازی نخواهد بود و نیز حول محور مجموعه‌ای از اهداف مشخص متمرکز نخواهد بود.

۶. متاورس «پارکِ موضوعی یا دیزنی‌لند مجازی» نیست. نه‌تنها «جاذبه‌های» متاورس بی‌شمار خواهند بود، بلکه این جاذبه‌ها، مثل دیزنی‌لند، به‌صورت متمرکز «طراحی» نخواهند شد و، همچنین، لزوماً تمام جاذبه‌های متاورس ماهیت تفریح و سرگرمی نخواهد داشت. به‌علاوه، توزیع آماری علاقه‌مندی افراد به این جاذبه‌ها دُمِ بسیار بلندی خواهد داشت.

۷. متاورس «فروشگاه نرم‌افزار» جدیدی نیست. هیچ‌کس نیازی به روش جدید دیگری برای دسترسی به برنامه‌های کامپیوتری ندارد و مثلاً اگر، در جانشین بعدی اینترنت، این کار «در واقعیت مجازی» انجام شود، هیچ نوع ارزش خاصی ایجاد نمی‌کند. متاورس قرار است اساساً با مدل‌ها، معماری و اولویت‌بندی‌های اینترنت و موبایل امروزی متفاوت باشد.

۸. متاورس صرفاً «پلتفرمی برای محتوای کاربرساخته»۱۵ نیست، صرفاً پلتفرم دیگری شبیه یوتوب یا فیسبوک نخواهد بود که در آن بی‌شمار انسان بتوانند محتواهایی را «خلق» کنند، «به اشتراک بگذارند» و «از آن پول درآورند»، جایی که محبوب‌ترین محتواها در آن فقط سهم ناچیزی از کل مصرف را داشته باشند. متاورس مکانی خواهد بود که در آن تعدادی امپراتوریِ شایسته سرمایه‌گذاری کرده و ساخته می‌شوند و به‌عنوان کسب‌وکارهایی با سرمایۀ قابل‌توجه، قادر خواهند بود به‌طور کامل یک مشتری را مال خود کنند و داده‌ها و رابط‌های برنامه‌نویسی، واحدهای اقتصادی و غیره را کنترل کنند. گذشته از آن، این احتمال وجود دارد که، همچون فضای وب، در متاورس هم یک‌دوجین یا بیشتر از پلتفرم‌ها وجود داشته باشند که سهم قابل‌توجهی از زمان، تجربیات و محتواهای کاربران را به خود اختصاص دهند.

(برای اینکه متاورس را ساده‌تر ببینید، فیلم «کابوس پیش از کریسمس»۱۶ را تصور کنید. می‌توانید وارد هر تجربه یا فعالیتی که می‌خواهید بشوید و از یک نقطۀ شروع یا دنیای واحدی که تمام کسانی که می‌شناسید هم در آن حضور دارند کار را شروع کنید و، به‌طور بالقوه، هرکدام از نیازهایتان را که خواستید برآورده نمایید، برای همین است که مفهوم فرامتن در اینجا مثالی کلیدی به‌ حساب می‌آید. اما آنچه مهم است این است که یادمان نرود متاورس یک بازی، قطعۀ سخت‌افزاری و یا تجربۀ آنلاین نیست. این حرف مثل این است که بگوییم بازی وُرد آو وارکرفت، گوشی آیفون یا گوگل همان اینترنت نیستند، بلکه دنیاهای مجازی، دستگاه‌ها، خدمات، وب‌سایت‌ها و مواردی از این دست محسوب می‌شوند. اینترنت عبارت است از مجموعۀ وسیعی از پروتکل‌ها، فناوری‌ها، مجراها و زبان‌های مختلف به‌علاوۀ ابزارهای دسترسی، محتواها و تجربیات ارتباطی‌ای که بر روی آن‌ها بنا شده‌اند. متاورس نیز به‌همین‌شکل خواهد بود).

فصل دوم: چرا متاورس مهم است؟

حتی اگر متاورس نتواند آن چشم‌اندازهای خارق‌العاده‌ای را که نویسندگان داستان‌های علمی‌تخیلی در ذهن داشتند محقق سازد، اما احتمالاً، به‌عنوان یک پلتفرم محاسباتی جدید یا رسانه‌ای جدید برای محتواها، قرار است تریلیون‌ها ارزش برایمان به ارمغان بیاورد. اما متاورس، در افق کامل خود، تبدیل خواهد شد به دروازه‌ای به‌سوی بیشترِ تجربیات دیجیتال، جزئی اساسی از تمام تجربیات مادی و نیز پلتفرم بزرگ بعدی برای اشتغال.

فورتنایت کارش را به‌عنوان یک بازی آغاز کرد، اما به‌سرعت تبدیل شد به یک میدان اجتماعی

نیاز به گفتن ندارد که حتی اگر شرکتی نتواند نقش هدایت‌کنندۀ متاورس را برعهده بگیرد همین‌که یکی از مشارکت‌کنندگان اصلی چنین سیستمی باشد چه ارزشی را برای آن شرکت ایجاد خواهد کرد. هرچند اینترنت امروزی «مالک» خاصی ندارد، اما تقریباً تمام شرکت‌های اینترنتیِ پیشرُو در بین ۱۰ شرکت بورسی ارزشمند جهان هستند. اگر فرض کنیم متاورس واقعاً قرار است «جایگزین» کارکردهای شبکۀ جهانی وب شود، دراین‌صورت دسترسی‌ها گسترده‌تر خواهد شد، زمانِ صرف‌شده در این فضا بیشتر می‌شود و حجم فعالیت‌های اقتصادی افزایش خواهد یافت و درنتیجه، احتمالاً سود اقتصادی آن نیز بیشتر خواهد شد.

صرف‌نظر از این موضوع، متاورس باید بتواند همان میزان از گستردگی در فرصت‌ها را که در وب وجود دارد فراهم کند و، به‌این‌ترتیب، شرکت‌ها، محصولات و خدمات جدید از راه خواهند رسید تا تقریباً همه‌چیز، از فرایندهای پرداخت گرفته تا احراز هویت، استخدام، تحویل آگهی‌های تبلیغاتی، خلق محتوا، امنیت و غیره، را مدیریت کنند و این، به‌نوبۀ خود، به این معنی است که بسیاری از جایگاه‌دارانِ فعلی موقعیت خود را از دست خواهند داد.

از نگاه کلی‌تر، متاورس قرار است نحوۀ تخصیص منابع مدرن و پول درآوردن از آن‌ها را تغییر دهد. طی قرن‌های گذشته، اقتصادهای توسعه‌یافته، بر اثر کمبود نیروی کار و بالا و پایین شدن املاک و مستغلات، دستخوش تغییر شده‌اند. در دنیای متاورس، نیروی جویای کاری که حومۀ شهرها را برای سکونت انتخاب می‌کند، به‌لطف کارِ مجازی، قادر خواهد بود در اقتصاد «با ارزش بالا» مشارکت نماید.

وقتی پرداخت‌های مصرف‌کنندگان به‌سمت کالاها، خدمات و تجربه‌های مجازی تغییر جهت پیدا کند، در آینده شاهد تغییرات بیشتری در محل زندگی، زیرساخت‌هایی که ایجاد می‌شود و اینکه چه کسی چه کاری انجام می‌دهد خواهیم بود. مثلاً «زراعت طلا» را در نظر بگیرید؛ به فاصلۀ کمی بعد از ظهور اقتصاد مبتنی بر دادوستد در بازی‌های رایانه‌ای، بسیاری از «بازیکن‌ها» -که اکثراً به‌وسیلۀ شرکتی بزرگ‌تر استخدام شده‌اند و معمولاً در کشورهای کم‌درآمد سکونت دارند-تمام روزِ کاری را صرف جمع‌آوری منابع دیجیتال با هدف فروش در داخل یا خارج از محیط بازی خواهند کرد. بیشترِ خریدارانِ این منابع دیجیتال هم بازیکن‌های پردرآمدتر در دنیای غرب خواهند بود و ازآنجاکه این نوع از «کار» معمولاً نیازی به مهارت ندارد، تکراری است و به چند نرم‌افزار خاص محدود است، تنوع و ارزش چنین «مشاغلی» هم‌زمان با رشد متاورس بیشتر و بیشتر خواهد شد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.